برنامه های فرا انسانی 5جی و هوش مصنوعی
اگر مبحث کووید19 / واکسن ها / نانو تک و نانوچیپ ها / شناسه های دیجیتالی / دستکاری های ژنتیکی / نظارت الکترونیکی / 5جی و وای فای / هوش مصنوعی / دنباله های شیمیایی / مهندسی آب و هوایی / غذاهای تراریخته GMO / بیماری مورگلان Morgellons disease / استفاده از فلوراید در آب آشامیدنی و خمیر دندان ها / دستور کار 21 سازمان ملل / و غیره... را در کنار هم قرار دهیم، تصویر بس وسیع تری را در می یابیم بنام "برنامه فرا انسانی" Trans-Humanistic Agenda ، که همه این موضوعات را در بر می گیرد - دستور کاری که انگیزه و هدفش در اساس ادغام سیستم بیولوژیکی انسان با هوش مصنوعی و تکنولوژی دیجیتالی است– یا به قول مجمع اقتصادی داووس Davos Economic Forum و آقای کلاوس شواب Klaus Schwab که یکی از مغزهای اصلی پشت این برنامه و برنامه کووید19 می باشد: انقلاب صنعتی چهارم The 4th Industrial Revolution – این مجمع که در نظر دارد از طریق یک "بازنشست بزرگ اقتصادی" The Great Reset یک سیستم استبدادی تمام عیار گلوبالیستی دیجیتالی بر مبنای "کردیت اجتماعی" Social Credit را در جهان پیاده کند – که هم اکنون نیز در بعضی شهرهای چین همانند شهر ووهان راه اندازی شده
اگر دقت کنید این برنامه به طور زیرکانه و نامحسوسی و به عناوین مختلف، بخصوص طی دو دهه اخیر، به ذهن ناخودآگاه جمعی القا شده – در فیلم ها، در تبلیغ ها، در بازی های کامپیوتری ، و غیره... اما به تازکی به طور خیلی علنی تری نیز دارد ارائه می شود، به عنوان یک فرایند خارق العاده و جذاب که قرار است انسان را به مرحله بعدی وجودی اش سوق دهد، و به اصطلاح ما را "ارتقا" بخشد در دست یابی به توانمندی هایی شگفت انگیز، که فقط به گفته آنها با ادغام شدن با این فنآوری ها می تواند برایمان میسر گردد – همانند دانلود کردن ذهن مان در یک کامپیوتر، یا آپلود کردن و فراگیری چندین زبان مختلف در مغزمان به یکباره، یا باقی ماندن در زیر آب برای مدت های طولانی، و غیره
از شاخص ترین و شناخته شده ترین افراد که در این راستا فعال بوده ، می توان از ایلان ماسک Elon Musk نام برد که کمپانی نورالینک Neuralink را در سال 2016 بنیان گذاری کرد، و هم اکنون نیز راه اندازی ماهواره های 5جی را نظارت می کند. نام این کمپانی دقیقا به معنی اتصال نورون های عصبی است با... دقیقا چه چیزی؟ شاید با همان هوش مصنوعی؟
حال اگر عمیق تر به موضوع برنامه فرا انسانی نگاه کنیم، یک سوال اساسی در اینجا پیش می آید که آیا این "ارتقا" وعده داده شده، حقیقتا به نفع بشریت است، همانطور که از آن تعریف و برایش تبلیغ می شود؟ یا به ضرر بشریت؟ آیا حقیقتا به معنی بهبود سیستم انسانی است، یا نزول آن، و وابسته سازی آن به یک حیطه کنترل بیرونی و نظارتی که می تواند بر رویش اختیار و حاکمیت کامل داشته باشد... این موضوع شاید مهم ترین مبحث قرن ما باشد که نیاز است تک تک افراد انسانی عمیقا در باره آن تامل و تفکر کنند، از این رو که مسیر و کیفیت زندگی ما و نسل های آینده مان، مستقیما با آن مرتبط است
یکی از فن آوری های متداولی که به نسل قبلی ما داده شد، ماشین حساب است. وسیله ای که همگی از آن استفاده می کنیم و کارهمه ما را راحت تر کرده. لیکن امروزه چه تعداد افرادی را پیدا می کنید که همانند نسل قبل بتوانند در سرشان حساب کنند؟ فنآوری دیگری که امروزه بسیار متداول شده جی پی اس است که برایمان میسر ساخته تا در هر جای دنیا مسیرمان را به راحتی پیدا کنیم و دیگر ترسی از گم شدن نداشته باشیم. لیکن زمانی که آن در دسترس نباشد چه تعداد افراد و حتی تاکسی ران ها هستند که مثل قدیم شهر و کوچه پس کوچه های آن را می شناسند؟ این وسایل بدون شک برای زندگی روزمره ما مفید واقع شده اند و هدف ما اینجا نقض و یا دوراندازی نکات مثبت تکنولوژی نیست. اما آیا حقیقتا اینها توانمندی ذاتی انسانی ما را ارتقا بخشیده اند یا تضعیف ساخته اند؟ چنانچه یاد گرفته ایم به جای گاهی استفاده از آنها در موارد ضروری، دائما به آنها متکی باشیم و توانمندی تشخیص و مهارت ذهنی خودمان را کاهش دهیم. همینطور ما انسان ها امروزه یاد گرفته ایم که ارتباط مان را اکثرا بیشتر با یک دستگاه تلفن همراه داشته باشیم، به جای ارتباط برقرار کردن حقیقی با طبیعت اطراف مان و با یکدیگر، و حضور یابی حقیقی با هم و نگاه در چشماان هم. که حقیقتا جای تاسف است – ارتباطی که اکنون نیز به بهانه ویروس کووید19 دارد به مراتب رو به تحلیل بیشتری هم می رود – یا شاید بتوانیم بگوییم سوق داده می شود
چند سالی نیز هست که اغلب ما با تکنولوژی های "اسمارت" یا هوشمند آشنا شده ایم. اما این واژه حقیقتا به چه معناست؟ اینکه اینها وسایلی هوشمند هستند؟ که رفته رفته دارند جای ما را در زمینه "هوشمندی" می گیرند؟ و آیا وابسته شدن و استفاده از آنها به طور مداوم حقیقتا کار هوشمندانه ایست از طرف ما؟ در زبان انگلیسی واژه SMART می تواند به چند گونه تدبیر و تعریف شود.
از متداول ترین اینها این دو هستند:
SMART - Self Monitoring Analysis Reporting Technology
فنآوری گزارش و تجزیه تحلیل نظارتی خودکار
SMART – Stealth Military Augmented Reality Technology
فناوری نظامی مخفی واقعیت افزوده
هم اکنون نیز همگام با وسایل "اسمارت"، مواجه هستیم با فناوری 5جی و فرایند "اینترنت همه چیز" Internet of Things
به این معنی که قرار است تمام وسایل ریز و درشت در اطراف مان (حتی پوشک بچه مان) مجهز شوند به یک چیپ کامپیوتری تا از طریق آن بتوانند به شبکه 5جی (هوش مصنوعی) متصل باشند - که در حقیقت یک سیستم نظارتی تکنولوژیکی بسیار پیشرفته نظامی است، اساسا طراحی شده برای هدایت وسایل روباتیک و فضاپیما های بدون سرنشین
سوال اینجاست که در چنین دنیایی، جایگاه انسان کجاست؟ جایگاه تفکر و خلاقیت و اراده وعملکرد آزاد و هوشمندی و مورد نیاز واقع شدن انسان کجاست؟ آیا در چنین دنیایی فن آوری در اختیار انسان خواهد بود یا انسان در اختیار فن آوری – یا دقیق تر بگوییم در اختیارهوش مصنوعی؟ و آیا واکسن کووید 19 برای این طراحی شده که ما انسان ها را نیز به شبکه 5جی متصل سازد؟
به گفته بسیاری از دانشمندان و پژوهشگرانی که سعی در افشای این مطالب را دارند... دقیقا همینطور است
و آیا اصلا از هیچکدام از ما سوال شده که آیا اصلا این فناوری ها و چنین دنیایی را می خواهیم؟ آیا 5جی را می خواهیم؟ بخصوص با در نظر گرفتن تمام ضرر و زیانی که امواج میلیمتری آن می توانند بر روی سلامتی ما و به طور کالی زندگی بیولوژیکی داشته باشند. و آیا نداشتن حق انتخاب در این باره نقض حقوق بشر نیست؟
دائما به ما "گفته می شود" که به شبکه 5جی و فناوری های جدید "نیازمندیم"... که آن "آینده" ماست... که آن به معنی "پیشرفت" ماست... که سرعت بالاتری که آن میسر می سازد ضروریست... برای دانلود داده ها و فیلم های مان... اما آیا حقیقتا اینطور است؟ آیا حقیقتا این ما مردم هستیم که به چنین فناوری هایی نیازمندیم... یا این دولت ها هستند که به آن نیازمند هستند برای راه اندازی سیستم کنترل تکنولوژیک دیجیتالی پر سرعت شان متوصل به هوش مصنوعی؟ در پیاده سازی یک حکومت استبدادی جهانی؟
و آیا اصلا تکنولوژی بیرونی ارزشمند تر است، یا تکنولوژی درونی ما؟
آیا همین سیستم ذهنی/احساسی/جسمانی ما بالاترین و ارزشمند ترین و توانمندترین تکنولوژی نیست؟ اگر بدرستی یاد بگیریم با آن رفتار کنیم و با آن کار کنیم و از آن بهره ببریم؟ آیا راهبان بودیست و دیگر افرادی که یاد گرفتند چگونه به طور بهینه از آن استفاده کنند... بارها و بارها و بارها توانمندی خارق العاده سیستمی را که هر کدام از ما به طور مادرزادی در دست داریم به ما نشان نداده اند؟ و آیا ادغام آن با ماشین و هوش مصنوعی... حقیقتا ارتقا دادن آن است... یا سرکوب کردن بازهم بیشتر توانمندی ذاتی آن... و واگذار کردن قدرت درونی مان به یک سیستم "بیرونی" که می تواند هر طور که بخواهد بر ما سلطه یابد
توانمندی ها و مهم ترین داده های ذاتی و انسانی تو اینها هستند:
قابلیت اندیشه و تفکر و تشخیص فردی مستقل / اراده آزاد/ هوشمندی و استدلال / قابلیت عاطفه و احساس / ظرفیت تجربه عشق/ امکان ارتباط با دیگر موجودات زنده / قابلیت تولید مثل / قابلیت تجربه لذت و درد / امکان درک و تبادل با دنیای اطرفت توسط حس های 5 گانه و کلام / قدرت های ماورایی همانند تلپاتی / قدرت هم آفرینی / خلاقیت / درک زیبایی / ابراز هنری / داشتن حضور و استعداد های منحصر به فرد / درک معنویت چندین ابعادی / و شاید قابلیت های بس فراتر دیگر که به دلیل تغذیه و روش زندگی غلط در یک سیستم کوبنده... هنوز نتوانسته باشیم تجربه شان کنیم
حال از دیدگاه تو آیا اینها کم هستند؟ آیا اینها بی ارزش هستند؟
اینها هستند چیزهایی که نیاز است" ارتقا" شان دهیم با متوصل شدن به یک هوش مصنوعی بیرونی؟ یا اینها دقیقا همان چیزهایی هستند که با ادغام شدن با یک سیستم دیجیتالی بیرونی روباتیک... از دست شان خواهیم داد... و سرکوب خواهند شد؟ و آیا پرورش دادن آنها اساسا می تواند از "بیرون" اتفاق بی افتد، یا فقط از درون میسر است، توسط اراده و انتخاب آزاد هر فرد؟
مسئولیت آگاه شدن در این باره و حق انتخاب... با توست – شاید مهم ترین انتخابی که اکنونه هر کدام از ما در دو راهی این بازه زمانی پیش رو داریم – از بابت حفظ سلامت و استقلال فردیت خودمان ، و نیز تایین مسیر کل جامعه انسانی در نسل های آینده
با کلیک کردن بر روی عکس هر کدام از افراد زیر به صفحه ویدئوها و کتاب ها و مقالات ایشان دسترسی پیدا می کنید
1 | 2 | 3 | 4 |
---|---|---|---|
مستند های مهم در باره جی5
links | pic |
---|---|